maku-ararat
  ehsan nuri paşa
 
جنبش آرارات

پیشینه
ازآن زمان که در پی شکست «چالدران»، بیشینه خاک زرخیز کردستان از نیاخاک ماایرانیان جدا گشته و به زیر سلطه ترکان خونخوار افتاد، جنبش مقدسی در میانکردان گرد ایران تبار بر ضد اشغالگران ترک و به منظور کسب خودگردانی واستقلال سیاسی ایجاد گشت که کتابچه تاریخ آن سرشار از اوراق زرینی است،افتخارآفرین از برای هر ایرانی

یکی از خون آلودترین و در همان حالشورانگیزترین صفحات کتاب قطور جنبش استقلال طلبی کردستان شمالی مربوط استبه خیزش قهرمانانه «آرارات» به رهبری فرزند اهورایی ایران زمین، «ژنرالاحسان نوری پاشا». این ابرمرد پهلوان خوی کرد با همکاری و همیاری چندینگروه از جوانان و روشنفکران ملی گرای کردستان شمالی دست به پایه گذاریجنبش نیرومند سیاسی-نظامی زد که برای ۳ سال خواب را بر چشم حرامیان ترکاشغالگر حرام نموده و پس از کسب توفیق در ایجاد یک موجودیت سیاسی مستقلکرد به نام «جمهوری آرارات»، سرانجام در اثر اشتباه خیانت آلود و حیرتانگیز دولت فروغی از یکسو و افزونی نیروهای بیشمار ترک از سوی دیگر، درخون پاک فرزندان ایران زمین فرونشانده شد.

نوشتار حاضر کوششی است در جهت شناساندن مختصر به جوانان ایرانی و پاسداشت و گرامی داشت یاد روان های پاک رهبران و کوشندگان آن.
 
چگونگی شکل گیری جنبش آرارات


پس از سرکوب خونین جنبش استقلالطلبانه «شیخ سعید» در سال ۱۹۲۵، جمعی از نخبگان و روشنفکران و رهبران ملیگرای کرد با برگزاری یک گردهمآیی تدارکاتی به تاریخ اکتبر ۱۹۲۷، با درسگرفتن از شکست های پیشین چنین نتیجه گرفتند که کلید موفقیت و کامیابی جنبشاستقلال طلبانه کرد، نه در اتحادهای قبایلی، بلکه در یک «حرکت مسلحانهحساب شده، برنامه ریزی شده و سازماندهی شده» نهفته است. آنها سپس نام«خویبون» ( = استقلال) را برای جنبش خویش برگزیده و استقلال کردستان رااعلان داشتند. از دیگر نتایج تصمیمات این گردهمآیی تاریخی، انتخاب ژنرال«احسان نوری پاشا» به سمت فرماندهی کل ارتش ملی کرد بود. احسان نوری پاشاکه پیشترها، همچون بسیاری از ارمنیان، فریب تبلیغات «ترک های جوان» راخورده و به حرکت سیاسی منحوس آنها پیوسته بود، بعدها وفاداری صمیمانه خویشبه هویت کردی-ایرانی خویش را با تمرد از فرامین فرماندهان ترک و فرار ازارتش اغوزیان آشکار ساخته بود.
شروع یارگیری و جذب متحد
سرانو رهبران جنبش نوپای خویبون بی درنگ در پی یارگیری و جذب متحدان و همپیمانان سیاسی و نظامی برآمدند. آنها نخست همکاری و همیاری بریتانیا وفرانسه را خواستار شدند که علیرغم دشمنی این دو قدرت بزرگ با کمالیست ها،از اینان پاسخ رد شنیدند. گزینه های بعدی، خویشاوندان دیرینه قومی کردانیعنی پارسیان و ارمنیان بودند که در این میان حزب مبارز و قهرمان «داشناک»ارمنستان با ارسال مقادیری سلاح و مهمات و نیز آموزش نظامی برخی جوانانکرد به سهم خود به یاری برادران همخون خود شتافت و در ایران نیز برخی ازمحافل ملی گرا - به ویژه هسته ایران پرستانی که حول شادروان «محمود افشار»گرد آمده بودند - قول یاری به همتباران دور از میهن خویش دادند. افزون براین کردهای گرد سوریه نیز به یاری دلیرانه برادران و خواهران خونی خویشبرخاسته و با قطع ریل های راه آهن و غارت و تخریب روستاهای ترک نشین واجرای عملیات های پارتیزانی در عمق خاک ترکیه، نسبت به ادای وظیفه ملی ونژادی خویش به بهترین وجهی قیام نمودند.
آغاز عملیات مسلحانه


سرانجام پس از پایان مراحل پی ریزی ویارگیری، به سال ۱۹۲۸ میلادی، ژنرال احسان نوری پاشا، فرماندهی کل ارتشملی کرد با گردآوری جوانان کرد و سازماندهی آنان، رسما عملیات مسلحانه برضد اشغالگران ترک را آغاز نمود.مرکز لجستیکی عملیات مسلحانه رزمندگان کرددر کوهستانهای سربه فلک کشیده «آرارات» در منتهی الیه جنوب شرقی خاک ترکیهبود و به زودی پس از فتح این کوهستان ورجاوند، نیروهای ارتش ملی کرد بهآزادسازی بخش های وسیعی از خاک پدری شان، از جمله شهرهای «وان»، «بتلیس»،«دیاربکر» و مناطق روستایی اطراف دریاچه وان نائل آمدند و بدین ترتیب بخشهای وسیعی از خاک کردستان شمالی از زیر اشغال ترکان به درآمده و به دستدارندگان اصلی آن یعنی ایرانیان افتاد. خود ژنرال نوری پاشا، فرمانده دلیرجنبش آرارات، چنین حماسه آفرینی های رزمندگان کرد در تارومار کردن ترکانرا توصیف می کند:
"
جنگاورانكرد مصمم شدند كه نمايشي از نمونه‌هاي قهرماني نياكان خود داده, ارواح آنبزرگواران را كه براي حفظ ميهن و آزادي خود با شمشير برهنه, اسب به دريايدشمن مي‌تاختند شاد كنند, خواستند بار ديگر پرده‌اي از تاريخ جنگ‌هايايران و توران را به عالميان نشان داده,‌ ثابت كنند ملت كرد به‌راستينواده‌هاي آن پهلوانان نامدار ميدان جنگ بوده و در روح سلحشوري و در خوننجيب ايراني آنان تغييري حاصل نشده و نقصي پديد نيامده است."

بااینکه دلآوری های نیروهای کرد که ذاتی و جبلی این قوم ایرانی ست، در کسبپیروزی ها و کامیابی های نخستین جنبش نقشی انکارناپذیر داشته است، اما نمیبایستی از این نکته نیز غافل شد که عدم همکاری دولت ایران با ارتش ترکیهدرباره اجازه استفاده لجستیکی ارتش ترک از خاک ایران در راستای ایجاددسترسی به بخش ایرانی کوهستان آرارات به منظور محاصره رزمندگان کرد نیزعاملی مهم و کلیدی در ناکام ماندن ترکان در سرکوب جنبش خویبون بود.
ورود گسترده نیروی هوایی ارتش ترکیه به عرصه نبرد
پساز کسب موفقیت های نخستین کردها، سران ارتش ترکیه از ترس گسترش همه جانبهجنبش و احتمال پیروزی کامل آن که به جدایی و استقلال کردستان شمالی میانجامید برآن شدند تا از تمام پتانسیل نظامی خود بهره گیرند و از همین رویبه استفاده بسیار وسیعی از نیروی هوایی خود دست یازیدند. در ماههای جولایو آگوست سال ۱۹۳۰، هواپیماهای جنگی ترک ها به طور گسترده ای مواضعرزمندگان کرد را بمباران کردند و آنها را به عقب نشینی به سمت ارتفاعاتبیشتر واداشتند. این بمباران ها تا حدی شدید بود که در تاریخ ۹ جولای۱۹۳۰، روزنامه «جمهوریت» عملیات نیروی هوایی ترک را به فروریختن «بارانیاز بمب» تشبیه نمود. افزون بر این ترک ها بزدلآنه دست به کشتار غیرنظامیانکرد زده و روستاها و دهکده های ایشان را بمباران نمودند. برای مثال، نیرویهوایی ترکیه در تاریخ های ۱۸ جولای و ۲ آگوست ۱۹۳۰، به منظور ارعاب و ترورکردها و بازداشتن ایشان از پیوستن به رزمندگان آرارات، زیستگاه های دوقبیله کردی «خلیل کندی» و «هکری» را وحشیانه بمباران نمود. در پی اینبمباران های وحشیانه، ترک ها توانستند به تاریخ ۱۳ جولای، شورش را درمنطقه «زیلان» به طور کامل سرکوب کرده و کنترل آن منطقه را به دستگیرند.نیروی هوایی ترکیه که به اعتراف ژنرال نوری پاشا نقشی بسیار مهم درکسب توفیقات بعدی برای ترک ها داشت، از اسکادران های ۱۰ تا ۱۵ فروندی برایبمباران کردها بهره می برد و در اوج فعالیت خود از بیش از ۱۰۰ فروند بمبافکن در عملیات های سرکوبگرانه خود بهره گرفت. نکته دیگر اینکه در برابرتلفات بیشماری که نیروی زمینی ترکان در نبرد با رزمندگان آراراتی متحملشد، نیروی هوایی ارتش ترکیه عملا هیچگونه آسیبی ندید، به جز ۲ فروندهواپیمایی که در تاریخ ۱۶ جولای ۱۹۳۰ دچار نقص فنی شده و سقوط کردند وخلبانهایشان که توسط کردان خشمگین قطعه قطعه 
شدند.
سرکوب و شکست جنبش آرارات
ازماه مه سال ۱۹۳۰، بیش از ۱۰ هزار سرباز ترک با پشتیبانی صدها دستگاهخودروی زرهی به مواضع کردها که زیر آتش شدید بمب افکن های ترک قرار داشتندیورش برده و در اواخر ژوئن همان سال بخش اعظم کوهستان آرارات که در خاکترکیه قرار داشت به محاصره ترکان درآمد. در این هنگام کردان عراق به رهبری«احمد بارزانی» فرزند شادروان «ملامصطفی بارزانی» و نیز کردان سوریه بهرهبری رهبرانی چون شیخ «هاچو» با اعزام صدها رزمنده جدید به یاری برادرانخود شتافتند.پاسخ ترکان به این تحرک جدید کردان به این صورت بود که ازیکسو ارتش ترک بزدلانه بیش از ۶۰ هزار نفر دیگر از مزدوران خود را به جبهههای جنگ فراخواند و از سوی دولت ترکیه مجبور به استمالت از دولت هایفرانسه و بریتانیا - یعنی دول قیم سوریه و عراق در آن زمان - به منظورجلوگیری از ارسال کمک به کردان آرارات شد و بدین ترتیب خطوط لجستیکی وپشتیبانی رزمندگان آراراتی قطع گردید و آنها تحت فشار شدید و طاقت فرساییقرار گرفتند.

با این حال چنانچه ، ضربه کمرشکن به جنبش آرارات از سوی دولت ایران وارد آورده شد، یعنی آنجاکه حکومت ایران به درخواست های مکرر ترک ها تن در داده و دامنه های شرقیکوهستان آرارات را در برابر ضمیمه ساختن برخی بخش های خاک ترکیه در نزدیکیقطور و بازرگان به ترک ها واگذار نمود. این اقدام دولت ایران منجر بهتوفیق ارتش ترک در محاصره کامل قرارگاه رزمندگان کرد شد و طبیعتا نتیجهنهایی جنگ نابرابری که ۳ سال با قهرمانی و دلآوری کردان به طول انجامیدهبود، از این پس روشن و آشکار می نمود : در پاییز ۱۹۳۰ نیروهای ترک، باز همبا پشتیبانی دهها فروند بمب افکن نیروی هوایی خود، به آخرین مواضعرزمندگان کرد یورش برده و واپسین بازماندگان جنبش قهرمانانه آرارات را ازمیان بردند، هر چند که عملیات تعقیب و جستجوی ترکان تا بهار سال ۱۹۳۱تداوم داشت

در پایان توصیف جانگداز شادروان ژنرالاحسان نوری پاشا از صحنه های واپسین جنگ نابرابری که با خیانت دولت فروغیلوث و آلوده شد را با هم می خوانیم :

روز دومآراراتي‌ها با فداكاري فوق‌العاده به سنگ‌هاي يادگاري اجدادي خود چسبيده,داخل يك نبرد خونين شده بودند. در اين موقع از پشت سر از سرحد ايرانبرخلاف انتظار, اول صداي توپ ... بعد شليك پياده و مسلسل‌ها بلند شد. برايآراراتي‌ها خيلي ناگوار بود كه با قشون ايران به هر نحوي كه باشد داخلنبرد شوند. فرماندة كُرد اين واقعه را ناشي از يك سوءتفاهم پنداشته... وليوقتي به سرحد رسيد, چيز باور نكردني ديد: هنگ‌هاي ترك از خاك ايران هم ازپشت به آرارات حمله خود را آغاز نموده بودند. معلوم شد دولت وقت ايران باتقاضاهاي دولت جمهوري تركيه موافقت نموده قسمتي از خاك خود را كه در پشتآراراتي‌ها واقع بود براي از بين بردن اين كانون ملي كُرد ـ كانون نژاديايران ـ در تحت اختيار فرماندهي عالي ترك قرار داده است. نگارنده (احساننوري پاشا) در اينجا حق يا ناحق‌بودن گلايه‌هاي آراراتي‌ها كه خودشان رااز قديمي‌ترين نژاد ايراني دانسته و در ظرف زدوخوردهاي چندساله با دولتتركيه, در مقابل دولت شاهنشاهي و ايران غير از صداقت و احترام, به حربةديگري متوسل نشده بودند به قضاوت منوران و وطن‌پرستان ايران واگذارمي‌نمايم






































































 
  Bugün 4 ziyaretçi (8 klik) kişi burdaydı!  
 
Bu web sitesi ücretsiz olarak Bedava-Sitem.com ile oluşturulmuştur. Siz de kendi web sitenizi kurmak ister misiniz?
Ücretsiz kaydol