maku-ararat
  gazimuhemed
 

پیشوا قاضی محمدبررسی وابستگی قاضی محمد و جمهوری مهاباد شوروی! 

کوری زانیاری:این تحقیق توسط کمیته ی فرهنگی انجمن زانیاران درسرپل زهاب به کوشش :آزادپرنیان،صباح قنبری تهیه وتنظیم به گردیده است.

چکیده:

تحقیق حاضر،سعی میکند تا نظریه وابستگی قاضی محمد وجمهوری مهاباد را به شوروی مورد پژوهش قرار دهد.موضوع مورد بررسی به مخاطب این شناخت را میدهد تا ماهیت وآینده جنبش های کردستان را بهتر بشناسد وبفهمد .

اهمیت این موضوع در تاریخ کردستان وکشورهای همسایه آنقدر هست که چرایی نیاز به تحقیق بیشتر وبهتر راپاسخ میدهد .نویسنده رسالت خود را نه ستایش ازقاضی میداند ونه از هیچ کس دیگر ،هدف کشف وبیان حقیقت است .باتوجه به مشکلاتی که بود محقق از دسترسی به بسیاری از منابع محروم ماند .

کلید واژه:

قاضی محمد ،جمهوری مهاباد ،وابستگی،شوروی

در اسناد ساواک می خوانیم :"این جمهوری "مهاباد"در زمان اشغال منطقه غرب کشور توسط روسها ایجاد شد وبا خروج آنها سقوط کرد.".

همواره قاضی محمد وبخصوص مهاباد با اتهام وابستگی روبرو بوده اند .ما ابتدا سعی می کنیم تا نشانه هایی را در این رابطه در منابع مورد بررسی پیدا کنیم.

یادداشت دولت ایران به دولت شوروی ...در مورخه 1945/11/17...چندتن از این کردها با چاپ کتاب وانتشار مقالات محرک ،با استفاده از کاغذ های وارداتی از شوروی درحال تحریک افکار عمومی هستند."

آیا وجود کاغذهای وارداتی به معنای وابستگی به شوروی بوده است .

2-قاضی محمد گفت:...کردستان درمسیر خود به سوی آزادی از حمایت دوستی بزرگ و یاوری مقتدر برخوردار خواهد بود "وسخنرانی قاضی در روز جمهوری :امروز ما مستقلیم ویاوری مقتدر داریم ".

3- روزنامه الاخبارچاپ بغداد شماره چهارم اردیبهشت ماه بقام ادوارد رنینال خبرنگار نیوزویک تحت عنوان اطلاعاتی راجع به جمهوری مستقل کردستان ایران :قاضی محمد پنهان نمی دارد که حاضر به قبول مساعدت روسیه می باشد . نامبرده این مساعدت را ازهرکس به منظور عملی شدن آروزهای خود یعنی تاسیس جمهوری کردی مستقل مرکب از اکراد عاق وایران وترکیه می پذیرد.معنای قبول مساعدت چقدر با معنای قبول وابستگی نزدیک است؟

4-"{جمهوری مهاباد وآذربایجان }کاملا آگاه بودند که هروقت شوروی منطقه را تخلیه کند آنها با ارتش ایران مواحه خواهند شد" یعنی اینکه شوروی حامی در جمهوری است. 

5- روزدلت به هاشم شیرازی می گوید به احسان نوری پاشا رهبر مبارزان کرد ترکیه بگوید:مانیز چون شما که می خواهید در آینده به آزادی واستقلال دست یابید پیروی وطرفداری صرف از یک کشور مشخص مثل شوروی مقرون به صرفه نیست .این اتهام قاضی وجمهوری مهاباد رانیز دربرمی گیرد.

6-"در زمانیکه قاضی محمد بنا به دعوت قوام السلطنه در تهران بود...سفیرانگلستان می خواهد قاضی محمد راببیند...ملاقات در سفارت انگلیس انجام شد.سفیر ازاینکه کردها خود راتسلیم شوروی کرده وبه ساز آنها می رقصند ازقاضی محمد گلایه کرد. براستی این ادعای سفیر انگلیس که کردها یعنی جمهوری مهاباد با ساز شوروی می رقصند تا چه حد درست است؟  

6-"روس ها به هر دوی آنها {مزقه دمکرات آذربایجان وکردستان}قول مساعدت وهمراهی ودفاع داده بودند ".

8-باخروج ارتش شوروی از شمال ایران ،این جمهوری سقوط کرد"

9-قاضی محمد در طول چهار سال دوبار به شوروی سفر کرد .سفر اول اودرسال1320وسفر دوم درسال1324بود. 

10-قاضی محمد خطاب به باقر اف رئیس جمهورآذربایجان شوروی :"ما استقلال می خواهیم ودولت شوروی باید به وسیله ارتش سرخ استقلال ما را تضمین کند واسلحه به ما بدهد...".

11-دراین سفر{دوم}باقراف موارد زیررا نیز به هیئت قول می دهد: الف-اسلحه ومهمات و کمک های جنسی به مهاباد ارسال شود.

ب-قاضی محمد عده ای از جوانان کرد را به جهت طی دوره نظامی به دانشگاه افسری باد کوبه بفرستد که بعدا هشتاد نفر فرستاده شدند.

پ-دادن یک دستگاه ماشین چاپ جهت نشر کتب و روزنامه ... بااین مواردی که ذکر شد پیداست کسانی که اتهام وابستگی را مطرح می کنند چندان گزاف می گویند. قاضی به شوروی می رود ،علنا تقاضای کمک می کند ،قول می شنود ،از یاوری مقتدر سخن می گوید واز همه مهم ترظهور جمهوری در زمان حضورروس ها در این ایران است وسقوطش نیز در زمان خروج آنها والبته که این نمی تواند تصادفی باشد.کمک های شوروی را نمی توان نادیده گرفت . بحث بر سراین است که میزان این کمک ها تا چه حد بوده است؟ وآیا جمهوری یک {عروسک خیمه شب بازی} در دست روس ها بوده است؟.

درادامه سعی می کنیم که این ابهامات را روشن کنیم.

1-قاضی محمدهنگام ملاقات با آرچی بالد روزدلت گفت:کردستان کشوری است آزاد وجمهوری مهاباد یک عروسک خیمه شب بازی در دست شوروی ها نیست وافزود اگرچنین بود پس سربازای شوروی کجاهستند ".

در این ادعای قاضی محمد باید موارد ذیل را درنظر داشت:الف-قاضی محمد مشغول گفتگو با مستشار امریکایی است که رقیب شوروی درمعادلات جهانی است

ب-قاضی برای اثبات حرف خود دلیل می آورد{پس سربازان شوروی کجا هستند؟}غافل از اینکه برای اعمال قدرت همیشه احتیاج به سرباز نیست واینکه شوروی نمی خواستند در درگیری های آسیایی خود هزینه زیاد بپردازند .خلاصه اینکه درنقد این خبر باید مخاطب وشرایط مکانی ودلیل ضعیفی که قاضی می آورد را درنظر داشت.

2-جنبش آذربایجان وکردستان ازحمایت مردمی برخوردار است ونارضایتی حقیقی از دولت مرکزی را نشان می دهد؟". یک جنبش کاملا وابسته احتمالا نمی تواند ازحمایت خوب مردمی برخوردارباشد.

3-"اما قاضی محمد درعین حال که حمایت شوروی ها را پذیرفته بود همچنان ملی گرای سرسخت وفساد نا پذیر بود".

4-قاضی محمد در مصاحبه ای با روزنامه شهباز چاپ تهران با اشاره به برنامه حزب دمکرات کمونیست نیست .اما در وجود نظام ملل اتحاد شوروی آن دمکراسی حقیقی وسازمانی را می بیند که وی آرزوی تا سیس آن را دارد".

5-ازنظر فکری قاضی محمد همچنان که رحیم قاضی می نویسد:"نه مارکسیست بود نه لیبرال  وی رهبرهوشمند یک جنبش رهایی بخش ملی ویک رهبرملی کرد واجد سعه فکربود. رحیم قاضی می افزاید :اما دیدگاه هایش روزبه روز به دیدگاه های مارکسیست نزدیک ونزدیکتر می شد وتا آخرین لحظه حمایت خود اعتمادی ژرف به اتحاد شوروی سوسیالیستی داشت".چگونه می گوید :"این مردم مظلوم ستم کشیده "کردها "برای به دست آوردن حقوق پایمال شده اش خود را به هر آب وآتشی بزند وبه ساز کشوری برقصند که هیچ گونه اعتمادی به قول وقرارش نیست". اینکه قاضی به سراغ سفیر انگلیس وآمریکا می رود واینکه جمهوری مهاباد ساختاری کمونیستی وحتی مثل کمونیستی نیز ندارد خود گواه آن است که قاضی اعتماد،اعتقادی ژرف به شوروی نداشته است.

6-گفتگوی قاضی محمد با فرانس پرس: {قاضی} درپاسخ سوال دیگر می گوید :"موضوع کردستان با آذربایجان متفاوت است .سرزمین ما هرگز توسط شوروی هاآشغال نشده است .ما هیچگونه بیگانه ای رابه رسمیت نخواهیم شناخت ."

7- پس از دستگیری قاضی ، یکی ازمقامات عالی رتبه کنسولگری آمریکا درتهران به همراه سرهنگ پارس تبا نزد قاضی رفتند . نماینده امریکایی به قاضی می گوید : اگر مسئله کردها را از دیدگاه سیاست آمریکا مطمح نظر قرار دهید ازمرگ خواهید ترسید. قاضی در جواب می گوید : من کور نیستم و چشم هایم خوب می بیند می دانم ازمن چه می خواهید اما من اندیشه ، باور ومسلک خود را تغییر نخواهم داد. هرگز نمی توانم به ملتم خیانت کنم . اینجاست که قاضی ثابت می کند وابسته نیست .چرا که او آرمان خود وملتش رابه نفع سلطه تغییر نمی دهد .

8- " کمک شوروی به جمهوری مهاباد بسیار ناچیز واندک بود وتنها محدود شد به تعدادی اسلحه سبک وتعدادی الات موسیقی برای دسته موزیک نظامی"

9- شورویها حاضر شده اند اگر خانواده قاضی تمایل حاصل نمایند وبا آنها ارتباط پیدا کنند ماهیانه 4هزار تومان به خانواده قاضی به عنوان مساعی خواهند داد . ولی ان طور که اطلاع دهنده اظهار می دارد خانواده قاضی قبول نکرده است .

10-  روزدلت مستشار امریکایی در ایران درمجله میدل ایست شرقی درشماره های ژوئیه وژوئن 1947 داشته است که : در قهوه خانه های مهاباد صدای رادیوهای مخالف شوروی به گوش می رسد کاری که در تبریز ، نتیجه اش اعدام است    

درکمک های شوروی به جمهوری مهاباد چندان توجه نبوده است. آنها حضورنظامی نداشته اند. حزب دمکرات کمونیست نبوده ، جمهوری مهاباد ساختاری کمونیست وحتی مثل کمونیست نداشته است واینکه قاضی محمد وجمهوری مهاباد ازحمایت فراوان مردمی برخوردار بوده اند.

درادامه محقق سعی خواهد نمود تابا توجه به منافع به ارائه تحلیل نهایی خود بپردازد .در ابتدا قصد داریم تا تعریفی از وابستگی را ارائه دهیم. بعد نگاهی تفکیکی به ترکیب "قاضی محمد وجمهوری مهاباد خواهیم داشت

خیلی ساده وابستگی یعنی که شما منافع جمعی خودتان را فدای منافع سلطه بکنید. نه اینکه از توانا سلطه برای رسیدن به آرمان خود استفاده کنید. البته گاهی منافع سلطه با منافع بعضی از گروه ها خیلی نزدیک می شود . هنر این است که از این موقعیت نهایت استفاده را برد. البته تاریخ به صراحت روشن کرده است که نباید برای رسیدن به ارمان خود به دیگران تکیه داد. باید ازامکانات آنها استفاده کرد . وقاضی ثابت کرد که منافع خود را وملتش را فدای هیچ قدرتی نمی کند . او فقط به دنبال بهره گیری از امکانات شوروی برای تحقق اهدافش بود . جمهوری که او در راسش بود کمونیستی نبود وخود او نظر کمونیستی نداشت او خواست شوروی مبنی بر الحاق کردستان به اذربایجان را قبول نکرد حتی با نیروی آذربایجانی ها درگیری های نیز پیدا کرد . در حالی که باعث نجاتش می شد هنگامی که ملا مصطفی بارزانی ومستشار روسی از او می خواهند از کشور خارج شود می گوید : به آرمان وملتم خیانت نمی کنم .شخصیت قاضی یک سیرصعودی شدید را از سال 1320 شروع کرد تا اینکه درسال 1324 به اوج رسید .به نظر می رسد قاضی 1320 با قاضی 1324 خیلی متفاوت است .باید در نظر داشت که قاضی وجمهوری مهاباد دو هویت مستقل البته نه متمایز هستند .قاضی به شوروی وابسته نبود . تفکر ازادی داشت وبه قول کوچرا رهبر ملی فساد ناپذیر بود وبه قول رحیم قاضی نه کمونیست بود ونه سوسیالیست بلکه رهبر هوشمند یک جنبش رهایی بخش ملی بود .اما جمهوری نمی توانست به اندازه قاضی قاضی مستقل باشد .چون جمهوری تنها قاضی روشن فکر  نبود . وجود دمکرات آذربایجان وابسته به شوروی وایران وابسته به امریکا وانگلیس به جمهوری مهاباد اجازه نمی داد که مستقل حرکت کند . وشاید مهمتر از انها ضعفهای زیاد خود جمهوری  برای یک حرکت مستقل بود .میزان وابستگی جمهوری به شوروی بیشتر از قاضی بود واین کاملا منطقی می نماید . قاضی هیچگاه امید خود را کامل به روسها نبسته بود . او در ایجاد حکومت نظرکمونیست ها را لحاظ ننمود.بیشتر اعضای دولت او از روحانیون مخالف کمونیست بودند.

ما از حرکت قاضی چه می خواهیم ؟

ما نباید از حرکت قاضی انتظار تداوم حاکمیت را داشته باشیم قاضی وحرکتش آگاهی را مولد شدند .ما باید قاضی وحرکتش رادر زمان بسنجیم .شاید اگر حرکت نمی کرد بعدا ما می گفتیم قاضی آدم ترسویی بود، با اینکه شرایط داخلی وخارجی فراهم بود کاری نکرد . منطقی تر آن است که بپذیریم شرایط کردستان وایران وجهان خیلی بیشتر ازاین پتانسیل نداشت. نباید نگاه آرمانی داشته باشیم .حرکت اجتماعی برای تکوینش زمان می خواهد . آیا انقلاب کبیر فرانسه به نتیجه نهایی خود رسید؟ مشروطه ایران چطور؟

موفقیت نسبی کردها در امروز ادامه پروسه حرکت قتضی وقاضی ها است . امروز باید از حرکت قاضی نتیجه بگیریم : خود را برای فرصت ها آماده کنیم تا اگر شرایط مناسب شد آن رابه راحتی از دست ندهیم .کسی موفقتر است که از فرصت های به دست آمده نهایت استفاده راببرد  .                                     

منابع:

1-ادگار ابالاس،جنبش کردها.ترجمه اسماعیل فتاحی،(تهران،نشر نگاه،1377)

2-کوچرا،کریس،جنبش ملی کرد،ترجمه ابراهیم یونسی(تهران،انتشارات،نگاه،)

3-شیرازی،هاشم،خاطرات دکتر هاشم شیرازی،به کوشش هاشم سلیمانی(تهران،انتشارات توکلی ،1380)

4-جنبش چپ به روایت اسناد ساواک ،حزب دمکرات کردستان ایران،مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ،(تهران،1378،ج 1)

5-جلایی پور ،حمیدرضا،قاضی محمد(تهران،امیر کبیر،1369)

6-پور نظمی،عبدالصمد ،فرقه دمکرات آذربایجان(ساری،نشر پژوهش های فرهنگی،1382)

7-خوشحالی بهز اد،قاضی محمدوجمهوری در آینه اسناد(همدان،چاپ فردوسی

8-آبراهامیان،یورواند،ایران بین دوانقلاب،ترجمه احمد گل محمدی ومحمد ابراهیم فتاحی(تهران،نشرنی،1377).

 
  Bugün 10 ziyaretçi (21 klik) kişi burdaydı!  
 
Bu web sitesi ücretsiz olarak Bedava-Sitem.com ile oluşturulmuştur. Siz de kendi web sitenizi kurmak ister misiniz?
Ücretsiz kaydol